عصيان و گناه، پرتگاه دل ماست مسدود به روي عقل، راه دل ماست خشكيدن اشك گرم، از چشمه چشم گوياي سقوط پايگاه دل ماست...
راستي زمان ما با روزگار قديم چه فرقي كرده است؟اين العيون الباكيه؟... اين الدموع الغزيره؟ گويا ندبه اي ديگري لازم است در فراق آن معنويت ها و براي غيبت در متن حضور! در دل هاي مالامال از مال دوستي!!! حال و مجالي براي تضرع و گريه نمي ماند. راستي در جمعه ها هم خاطره ها چندان جمع نيست كه ناله يابن الحسن از دل برآيد! و جمعه ها در بي رنگي شبيه شنبه هاست و گاهي هم كمرنگ ترنيك ياور آقا احسان اجرتان با آقا صاحب الزمان «عج»